ماهیت نور -قسمت اول
به طور یقین یونانی ها اولین کسانی بودند که کوشیدند طبیعت نور و چگونگی دیدن را توضیح دهند . بعد از آن ظهور علوم تجربی دو نظریه مترادف را به ارمغان آورد . یکی از آنها عبارت بود از نظریه ذره ای نیوتن که نور را متشکل از باریکه ای از ذرات می دانست که تابع قوانین حرکت می باشند و دیگری نظریه موجی هوک و هویگنس که طبیعت موجی را برای نور پیشنهاد کردند.
هر نظریه ای راجع به نور پذیرفته شود باید قادر باشد که پدیده هایی مانند : انعکاس ، شکست ، پراش و تداخل نور را توضیح دهد. پراش واژه ای است که به توانایی خمش به دور گوشه ها تا حد معینی اطلاق می گردد . به طوری که حتی وقتی یک چشمه نقطه ای نور به کار برده شود، سایه لبه های یک جسم کاملا تیز نیست. اگر نور به طور مستقیم سیر می نمود لازم بود که سایه لبه های کاملا تیز باش . یعنی حرکت غیر مستقیم نور در این آزمایش نشان داده می شود. پدیده تداخل مربوط به وقتی است که نور از دو یا چند چشمه همدوس ترکیب شوند و نواحی تاریک و روشن متناوبی را تشکیل دهند ، این نواحی را فریز می گویند.
هر دو نظریه قادر بودند بعضی پدیده های ذکر شده را به حساب آورد، برای مثال پدید تداخل نور که اولین بار توسط یانگ در سال 1801 ارائه شد فقط با در نظر گرفتن نظریه موجی نور قابل توضیح است . در آزمایش یانگ که در شکل بالا می بینید نور از یک چشمه نقطه ای به پرده ای که دارای دو روزنه است می تابد و این دو به مانند دو چشمه نطقه ای جدید عمل می کنند. نورهای تلاقی کرده روی پرده دومی نوارها یا فریزهای تداخلی را شکل می دهند .
نوارهای روشن وقتی تشکیل می شوند که دو یا چند موج به طور همفاز با هم جمع شوند و تاریک ها وقتی که موجها در فاز مخالف باشند یکدیگر را خنثی می کنند.